نوستالژی این روزای من ...

نوستالژی این روزای من ...

صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

پیرزن جوان

سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۴ ب.ظ

سلام ..

در جوانی پیر شدم الکی  ..خخخخ تمام بدنم درد می کنه فکر کنم چون جای خوابمو عوض کردم ..

چهره ی خودمو از دور که تو آینه می بینم هنوزم مث دبیرستانی هاس قیافه م

بینیم در حد عمل مشکل نداره ...فقط بزرگترین مشکل چهره م نمایان شدن لثه م هست وقتی می خندم و کل اعتماد ب نفسمو برده زیر منگنه ...

که البته طبق آخرین تحقیقاتم با عمل لیفتینگ میشه لثه رو بالا برد ...خیلی خوشگل میشم اگه لثه م مشخص نباشه ..و میخوام در آینده ن چندان دور جهت عمل لیفتینگ و چند تا ایمپلنت به پزشکان تهران مراجعه کنم چون مطمئنن اونا تبحر بیشتری در زیبایی چهره و معماری لبخند دارند ..و در اینستاگرام همش پیج دندان پزشکان رو دنبال می کنم و به این رشته پر در آمد خیلی علاقمند شدم ولی چ دیر ...و چقدر زود دیر می شود....

تابستان پر از تنشه, استرسه, یاد آوری خاطرات تلخه ...یادم نمیاد تابستان این چن سال اخیر یعنی از 91تا الان آرامش روحی داشته باشم با این وجود باز هم عاشق این فصلم ...حتی دیگه نه بستنی ها و نوشیدنی ها  و نه میوه های خوش آب و رنگش برام طعمی نداره ..خودم میدونم این روزایی که سپری میشه اسمش جوونیه. ..

موضوع تنش :ازدواج برادرم و فروش اموال پدری تقسیم و جدا شدن من و خواهرم بعلاوه انتقال خواهرم از سنندج ب اینجا که ممکنه بشه یا نشه

و حتی ممکنه خونه مون بره یه استان دیگه که البته خواهرم چون عاشق این شهر کوچکه حاضر نیس خونمون ب اونجا انتقال پیدا کنه و میگه همینجا خونه می گیریم و من رفت و آمد می کنم .یعنی من و خواهرم تو جاده های سنندج کرمانشاه و ایلام رسمن می پوکیم 

و بخاطر فروش اموال پدری که اینجانب حقیر بشدت نیاز ب  استقلال دارم چ مالی و چ عاطفی ,چون آویزان بودن هیچ سنخیتی با من مغرور نداره 

منی که بمیرم حاضر نیستم ریالی از کسی بگیرم.

تو زندگیم این غرور لعنتیو خیلی حفظ کردم نمی خوام 1 صدمش رو از دست بدم ..حالا تو این هیری ویری تاریخ مصرف روکش 5 تا از دندونام تموم شدند و  سقوط کردند الکی رو دهنم چسبوندم پایه هاش ضعیف شدن ..دیگه کم کم برم خودمو آماده کنم برای رفتن پیش دندان پزشکی ب امید اینکه بهبودی حاصل شود..



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۴:۰۴
گل بارون زده بهاری

غذا

پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۷ ب.ظ
سرام
تو اون حالتی ام که دوس دارم یه چیز خوشمزه بخورم ولی هیچی خوشمزه نیس البته خودم اقدام ب پخت آبگوشت نمودم و الان منتظرم آماده شه
کلا از غذاهای خشک خوشم نمیاد و بعلت مشکلات گوارشی و حساس بودن لثه م علاقمند ب خوردن انواع سوپ آش و آبگوشت هستم
پروپوزالم تایید شده و این بهترین اتفاق زندگیم بوده از ده روز پیش
البته عید فطرم انصافا خوب بود و چسبید
تصمیم دارم تابستان رو تعطیلات رو هدر ندم مث دوسال گذشته م پربار باشه
و اگر بتونم بخشی از پایان نامه مو انجام بدم هر چ زودتر فارغ تحصیل شم
دوست دارم یه تغییری تو خودم ایجاد کنم ..
من از اونایی ام که بچه لوس خودم بودم ..
می خوام یکم جدی شم ,دیگه لوس بازیو تنبلیو بزارم کنار ..
و مرتب و جدی باشم..
خدا کنه بشه ..
و البته دوست دارم در آینده محل زندگیمو عوض کنم و جای بهتریو برای زیستن انتاب کنم .
و اغلب دوستام بخاطر این ازدواج می کنند که مبادا پدر و مادرشون فوت شه و تنها بشن که من دیگه اون ترسم ندارم چون بسرم اومده و می خوام اونقدر مستقل باشم که در آینده اول یه مدت کامل تنها زندگی کنم و بعد ازدواج کنم که این تنهایی نقطه قوت و استحکامم بشه نه نقطه ضعف من ونقطه  ناز برای طرفم
این هم از می خوام ها و بودن های من ..
شاد باشید

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۸:۰۷
گل بارون زده بهاری

ماه رمضون

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۹ ق.ظ

سییییلام ..

الان با گوشیم وارد بیان شده ام..

خیلی دوست دارم روند خوابیدنم به حالت قبل برگرده 

اخه تو ماه رمضون یه شب رو هم بطور پیوسته نخوابیدم با اینکه سه هفته شو و روزه نگرفتم ولی کل سیستم خوابم ب علت سر و صدا دعا خوندن و بیدار شدن هم اتاقی ها و این اخرا هم هم پیاله شدن خودم بهم ریخته

بعد از ماه رمضون تصمیم گرفتم برم کلاس زبان و حتی برام مهم نباشه صفر شروع کنم چون بالاخره این نقطه آغاز رو باید آغاز کرد.

راستی بعد از اتمام دانشگاه دوباره پی گیر دوره های تعمیرات موبایل خواهم شد و مغازه شو میزنم ..

الان صدای قرآن و دعا از مساجد شروع شد 

سه تا مسجد اطراف خونه مون هست ..خخ صدای همشون با هم قاطی شده ...اما قربون خدا برم ,مطمئنم خدا خودش راضی نیس با این صداها بیماری بیدار شه ...

دلم برای دوستم تنگ شده,باید برم خونه شون ..همون که ماجرای ازدواج افسانه ایشو نوشتم ..

ببخشید مث همیشه پراکنده گویی کردم 

ایام بکام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۳:۲۹
گل بارون زده بهاری

رنگ مو ...

پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ


سلام بر همگی ...

خب قبلن خیلی ذوق داشتم موهامو رنگ کنم ....ولی الان پس از زدن چندین رنگ از طیف قهوه ای تا سبز زیتونی به این نتیجه رسیدم هیچی اون موهای مشکی پرکلاغی خودم نمیشه و با وجود اینکه همه دوستام می گفتند که این رنگ اخری خیلی بهت میاد و پوستتو روشن تر کرده من رفتم و موهامو قهواه ای تیره زدم (آخه رنگ مشکی خیلی ضایه س )همون رنگ قهوای رو گذاشتم یه ساعت رو سرم بمونه یه مشکی مشابه رنگ موی سر خودم شد.

یکمم با معضل نگاه غمگین چشام کنار اومدم ...........خخخخ

********

خب این روزا خیلی حوصله م سر رفته

قرار بود بشینم واسه دکتری بخونم واقعن فاز خودمو نمی دونم ...

اوووووووووووووم خب من شدیدن به استقلال مالی نیازمندم

احساس بی عرضگی بهم دست داده که بعد از 28 سال هنوز نتونستم به این واژه ی پر ارزش برسم (استقلال مالی)

البته حتی اگر هم روزی ازدواج کنم صد در صد دنبال شغل می باشم و هستمو خواهم بود .

+++++++++

چن صباحیه که مامانم دیگه بخوابم نمیاد،هر چند تو خود خوابه خیلی شاد و سرحال میشم اما وقتی بیدار میشم دنیا رو سرم خراب میشه که دیگه نیست.

********

روزه هاتون قبول ...

ایام بکام .

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۱۲:۵۶
گل بارون زده بهاری

تابستون

سه شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۱ ب.ظ

****

از چشمام خسته ام ..

از اینکه اینهمه غم تو نگاهش داره ...

از اینکه اینهمه باید التماسش کنم تو رو خدا شاد باش..

استرس نگیر

نگران فردا نباش

فردا خودش میاد ...

*****

تابستون رو دوست دارم، فصل میوه های مورد علاقه منه ..

اما پر از تنشه برام

هر چند همیشه خدا تو لحظه های حساس زندگیم دستمو گرفته ..

******

باز به این نتیجه رسیدم درس خوندن قشنگ ترین کاریه که دوسش دارم ...

ولی شرایطم طوریه که انگار ممکن نیست بتونم دکتری بگیرم ..

اما با این وجود میخوام بعد ازظهر برم کلاس آموزش زبان ثبت نام کنم شاااااااااااااید شرایط طوری شد

که بتونم تاآخر این راه رو برم .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۴:۱۱
گل بارون زده بهاری

سلاااااااااااااااام

چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۷ ق.ظ

امتحانات تمام شدن به خوبی و خوشی ...

هرچند نمره هام تو همون رنج ترم پیش هستند ولی الان خیلی سبک ترم چون ترم دیگه فقط 2 واحد دارم ..اییییییییییی جان



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۰:۲۷
گل بارون زده بهاری