مشنگ جان
خدای خوبم
خدای مهربانم
من تو را تو همین وب کوچکم بارها صدا زدم و جوابم رو با مهربونی به شکل خودت بهم دادی و بنی رو سر راهم قرار دادی
خدا جونم..
این روزها بدجور به کمکت نیاز دارم ...
خیلی حس بی کسی بده نزار اون حس بهم غلبه کنم...
خدایا میدونم اولین کس زندگیم تویی دومی خودمم و سومی بنیامینم
ولی تو که تو دلمی، ایکاش یه جوری بودی تکونم میدادی می گفتی چنور من کنارتم، میدونم کنارمی ها ولی کمی درکم پایین هست یادم میره
دومی هم خودمم که تازگی ها یاد گرفتم خودم رو بغل کنم و نوازش کنم و بگم همه چی درست میشه ولی امان از لحظه ی نا امیدی
سومی هم بنیامین هست که با اختلاف ۱۳ ساعت زمان ، کیفیت بودنش کنارم نصف شده و خیلی دوره ازم
لپ کلام خدا جون یه حال اساسی بهم بده یه عالمه پول بیاد تو حسابم
پ ن : وسط این بحران اقتصادی دلم کشیده یه هفته برم تبریز ، دیشب داشتم هزینه هتل و اتوبوس برای ۵ روز از شهریور رو حساب می کردم ..واقعا مشنگ جان من هستم و بس .