نوستالژی این روزای من ...

نوستالژی این روزای من ...

صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

بازی سرنوشت

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۳۸ ق.ظ

باز هم خداروشکر می کنم موجودی به اسم بنی تو زندگیم هست 

شاید عاشقش نباشم و البته طبیعی هست چون هیچ کس از طریقه مکالمه تصویری عاشق نمیشه ولی حس خوب داشتن حامی و امنیت عاطفی رو بهم منتقل کرده,  قراره بعد عید بیاد ایران و با هم نامزدی کنیم و استارت رفتن من شروع بشه ...

اما خب اینهمه ردیف بودن همه چی همیشه مشکوک هست و بجز ترس مخالفت ها و دعواهای که پیش.میاد باید هراس از چیز دیگه ای باشه

و اینکه خواهرم می خواد تابستون ۹۸ آلمان بره , و حتی خانواده خواهر بزرگمم تصمیم به مهاجرت دارن 

و فقط من می مونم و برادرم و  یا باید تنها زندگی کنم و مخارج زندگی تنهایی رو به دوش بکشم 

یا باید با برادرم زندگی کنم و به نوعی سربار باشم 

یا باید با اونا برم و طبیعتا یا بنیامین رو از دست میدم یا خیلی قضیه پیچیده میشه 

و هیچ کس به فکر من نبود جز خود من ...

اگر اوضاع مملکت مون کمی ثبات داشت خانواده م هیچ وقت تن به ذلت مهاجرت نمی دادن یا حتی فکرش به سرشان نمی زد ...

البته غصه خوردن برای اتفاقی که هنوز نیفتاده احمقانه س..ولی گاهی وقتا فکر کردن بهش عذاب آوره

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۸/۱۱
گل بارون زده بهاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی