نوستالژی این روزای من ...

نوستالژی این روزای من ...

صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

من آبان پایان نامه

چهارشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۰۹ ب.ظ

حالم خوب نیس 

شام نون و ماست خوردم نهار هم نخوردم یعنی با اون حال بد نشد که بخورم 

و بعید نیس همین نون و ماست رو هم بالا بیارم 

مرضیه خیلی اذیتمون می کنه و زندگی مون رو زهر کرده 

و پیش همه غیبت مون رو می کنه و در واقع آبرویی برامون نزاشته 

نمی دونم عاقبت این آدم چی میشه 

فقط میدونم خیلی خوبه که بتیامین هم هست

هر چند اون هم بشدت بی اعتماد شده نسبت بمن 

چون می خواد بیاد ایران  خانواده م رو ببینه و واقعا من هم در شرایطی نیستم که به خانواده معرفیش کنم 

همه اینا رو بهش گفتم ولی بازم می گه من می خوام برادرت و خواهرات من رو ببیند و به خانواده ت معرفی شم 

ظاهرا خانواده ش دیگه تو قسمت دین زباد سخت گیری نمی کنن و فقط رو اون قسمتش فوکوس کردن که من فقط بخاطر خارج رفتن باهاش ازدواج نکنم و بعد از اقامتم ولش کنم.

اییییییییول


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۱۰
گل بارون زده بهاری

نظرات  (۱)

وای دختر نیستی چرا؟؟؟؟
امیدوارم زودی حالت خوب بشه
مرضیه کیه؟
اوووووممممممممممم چه عالیه که خونوادش نرم شدن (:
امیدوارم داداشت اینام مخالفت خاصی نداشته باشن
پاسخ:
دانشگاه بودم فدات شم اونجا زیاد حس و حال نوشتن نبود
خودمم خوشحالم نرم شدن فقط مونده من به خانواده م بگم که نمی دونم چطوری بگم,خیلی خجالت می کشم و اینکه بنیامین هم خیلی استرس داره 
و البته خانواده م به احتمال 99 درصد مخالفن و باید با مسئولیت خودم ازدواج کنم و البته عمو ترامپ هم حسابی حالمون رو گرفته 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی