نوستالژی این روزای من ...

نوستالژی این روزای من ...

صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

پروپوزال

جمعه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ب.ظ

عیلام را ترک کرد کرده و دوان دوان به سمت خانه برگشته و استاد راهنمام بفهمه پوستمو می کنه

خب اونجا خیلییییییی دل گیره، بعدشم همه عشقولی دارن و این باعث میشه من بیش از همه احساس تنهایی کنم .

پروپوزال را همین الان یهوویی تکمیل و برای ایمیل استاد جان فرستادم حالا اگه بگه خانم م دوشنبه بیا اتاقم با هم یه جلسه بزاریم من با چ زبانی بگم

از ایلام فرار کردم .......

اووووووووووم فردا برادر زاده نازنینم مهمونمه ،قد دنیا دوسش دارم اسمش مسیحه

اگر بگم عاشقشم دروغ نگفتم، امتحان ریاضی داره باید کمکش کنم وگرنه زن داداش من 12 ساله اجازه نداده مسیح تنهایی بیاد خونه مون :(

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۳۱
گل بارون زده بهاری

نظرات  (۱)

عاشق اسم مسیحم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی