ترسیدم
جمعه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۴۱ ب.ظ
بنی رو خیلی زیاد دوست دارم
ولی از دوتا جمله ای که بهم گفته تا الان خیلی ترسیدم
1. برای عروسیمون لباس بلند ورزشی ست بپوشیم که به سختی راضیش کردم حداقل یه لباس مجلسی بپوشیم حتی برای دو ساعت
2. دیروز یه عکس یهویی از خودم فرستادم موهام کمی بلند شده و پر پشته ، خب دو هفته ای که ترکیه بود اصلا عقلم نرسید با موی باز برم بیرون ، عین روستایی های اونجا موهامو دولایه با کش بسته بودم، بعد بهبنی گفتم ایکاش مث این عکس تو ترکیه تیپ میزدم می رفتم بیرون، گفت اره اینطوری تیپ میزدی پسرا رو دنبال خودت بکشونی و مخ بزنی...
هر چی هم گفتم اینطوری نیس اشتباه فکر می کنی
گفت دختر مجرد و تنها همیشه پسرا دنبالشن 🤐🤐🤐🤐
۹۸/۱۲/۲۳