نوستالژی این روزای من ...

نوستالژی این روزای من ...

صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۲۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

قومیت

سه شنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۳۱ ب.ظ

سلام 

یه پیج پست گذاشته وکیل نجفی گفته امیدوارم قاضی قبول کنه قتل غیر عمد بوده 

یکی کامنت گذاشته شواهد حقوقی نشون میده قتل غیر عمد بوده 

منم ریپلای زدم : تا چن گلوله غیر عمد محسوب میشه 

یارو هم جواب داده تا وقتی طرف یه کورد فاحشه اطلاعاتی باشه و دوباره جواب داده مرده شور کوردهارو ببرن به تهران گند زدن و ریدن 

منم دوباره جواب دادم متاسفم که مغزت اونقدر کوچیکه درگیر قومیت هستی و اونقدر هوش نداری که این احتمال رو بدی که شاید این قتل ساختگی باشه و صرفا جهت حاشیه 




واقعا متاسفم برای جامعه مون که سعی دارن یه قاتل رو قهرمان نشون بدن 

میدونم هموطنانم برای زلزله کرمانشاه خیلی کمک کردن ولی ولی انتظار ندارم به خاطر خطای یک شخص یک قومیت رو زیر سوال ببرن،  خوب و بد همه جا هست و اینکه یک آدم هر چقدر خطا کار ، سزاش مرگ نیست حتی اگه قاتل شهردار تهران و وزیر سابق آموزش پرورش باشه....

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۸ ، ۲۰:۳۱
گل بارون زده بهاری

خواستگاری ۲

يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۲۱ ق.ظ
بنیامین قراره بیاد 
من باید ۱.لبامو یک سی سی ژل بزنم 
۲.موهامو کراتینه کنم 
۳ .لمینیت مژه انجام بدم 
بنیامین میگه خیلی خونسردم 
فکر می کنه من دوسش ندارم 
من دوسش دارم خیلی هم زیاد ولی کمی ازش دلخورم شاید ...
شاید وقتی برگشت راجع به دلخوریم بهش گفتم...
و خیلیییی میترسم 
ازدواج خیلی ترسناک و پر از مسئولیت هست 
بنیامین رو به خاطر اخلاق خوبش، مردانگیش و احساس پاکش  دوسش داشتم 
ممکنه همه این تصویرهای زیبا بعد از ازدواج پراز خش بشه و این ترس منه ...
می ترسم از اینکه بخاطر اختلاف فرهنگی مون دلخوری پیش بیاد ...
و این ترس و دلهره ها باعث میشه اند هنر من نمایش یه لبخند و خوش آمد گویی باشه و اون فکر می کنه من مغرور و یخی ام ...و دو سه تا تیکه بمن میپرونه که غرورش جم‌ شه....و منم دلخور میشم طبعا 
خدا بهمون کمک کنه 
 من با وجود اینکه سنم کم نیست  با وجود اینکه مذهبی نبودم و نیستم اصلا...ولی هیچ وقت جرات نداشتم با یه پسر بیرون قرار بزارم و قرار هام معمولا در محیط اداری و محیط های خیلی شلوغ در حد یک سلام و احوال پرسی بوده 
حقیقت اینه که من اصلا نمی دونم چطوری برخورد کنم که ناراحت نشه با اینکه خودمم خیلی سبک نشم. ..
واقعا خام هستم تو این موارد...
اصلا نمی دونم چکار کنم...نگرانم
التماس دعا 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۸ ، ۰۰:۲۱
گل بارون زده بهاری

خواستگاری

شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۵۴ ب.ظ

بنیامین کیک و گل و شیرینی خریده 

خانوادمو جم کنم دعوتشان کنم و بگم بنی داره میاد ....

خیلی سکته آوره ، روم نمیشه،  البته قبلا به خواهر بزرگم گفتم و اونم کلا خوشحال شد 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۸ ، ۱۶:۵۴
گل بارون زده بهاری

۴ جولای

شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۰۵ ب.ظ

بنی برای ۴ جولای بلیت گرفت 

خیلی خونسرد به نظر میام 

ولی دارم سکته می کنم از حجم کارایی که باید انجام بدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۸ ، ۱۳:۰۵
گل بارون زده بهاری

یه چیز خنده دار

جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۳۳ ب.ظ

خواهر زاده م ۹ سالشه و خدا حفظش کنه خیلییی خوشکل و سر و زبون داره 

طوری که حتی اونایی که خودشون دختر همسن و سالش رو دارن عاشقشن 

پریشب اومد خونه مون ، از چند تا پله افتاده بود پاش کبود شده بود 

اولش کلی ناراحت شدم بعدش یه دفعه قاطی کردم گفتم مگه دست پاچلفتی هستی نمی تونستی رو پله اول متوقف بشی و خودتو جم کنی تا آخرین پله باید می افتادی و این بلا سرت می اومد..

الان که فکر می کنم حس می کنم مث قدیمی ها رفتار کردم خخخ


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۸ ، ۲۰:۳۳
گل بارون زده بهاری

زرد الو

جمعه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۱۶ ق.ظ

دلم خیلی گرفته 

خدایا میشه یه نظر کنی این بی صاحب روشن شه.

میدونم پر توقعم ولی خب بازم حس خلا دارم، 

افسرده م این رو وقتی فهمیدم که امروز زرد آلو خریدیم و من که رسما براش می میرم و در حد بستنی عاشق زرد الوم کششی به سمتش نداشتم،  شاید چون فکر کردم چند درصد از مردم می تونند زرد آلو بخورن این سمی ترین فکر من در مورد خوراکی هاس...

وقتی اینطوری میشم کوفتم میشه حتی اگه خوشمزه ترین باشه‌ حتی اگه عاشقش باشم 

عاشق بهار و تابستانم بخاطر زردآلو ی قشنگش و قبلاها اون فاصله رسیدنش تا دهان من نمیدونم چطوری طی میشد...

می خوام بگم اونایی ام که در حدمتوسط میتونن بخرن از گلوشون پایین نمیره 

امیدوارم گفته هام حمل بر ریا نشه واقعا گاهی دوست دارم گریه کنم برای مردم،  خودمم همیشه خدا هشتم گرو نهه،  اونقدرم پولدار نشدم دست دو فقیر رو بگیرم که زندگی شون بهتر و دنیای من فشنگ تر 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۸ ، ۰۱:۱۶
گل بارون زده بهاری

زرنگ بازی آقای مدیرعامل

چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۴۳ ب.ظ

قرار بود با چند نفر یه شرکت خدمات کشاورزی بزنیم

الان مدیرعاملمون زرنگ بازی در میاره میگه چوون من پارتی دارم برای گرفتن مجوز 30 درصد در آمد شرکت رو بمن بدین و منم قبول نکردم.

اعصابم خیلی خورده

قرار بود با هم برابر و برادر باشیم

تنها دلخوشیم اینه که بنیامینم برمیگرده و من تا دو سه سال دیگه از این مملکت میرم

از بس از رفیق ضربه خوردم از یه آدم غریبه هیچ ناراحتی ندارم تنها ناراحتیم اینه که زمان رو سر یه سری آدم عوضی هدر دادم.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۸ ، ۱۹:۴۳
گل بارون زده بهاری

حس من

دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۵۸ ب.ظ

حس قبولی خرداد ماه 

یا حس ابراز علاقه از طرف کسی که مدت ها تو دلت دوسش داشتی 

اون حس تو دلمه در حالی که نه دانش آموزم نه دلباخته و گرفتار عشق یک طرفه

فقط با یه شیشه پاک کن و دستمال به جون همه چی افتادم خخخخ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۸ ، ۱۶:۵۸
گل بارون زده بهاری

بیخودی غمگین

يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۵۲ ق.ظ

بیخود و بی جهت حالم گرفته س 

اصلا تو قلط کردی حالت بده با ق نوشتم که حواسم رو بیشتر جم کنم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۸ ، ۱۰:۵۲
گل بارون زده بهاری

سرماخوردگی خر

شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۱۲ ب.ظ

بد جور سرما خوردم ها بدجور 

مرتب تب و لرز 

پر از استرس اومدن بنیامین و ذوق 

و بنیامین از همین الان گریه می کنه برای اینکه مدت کوتاهی با همیم..و باز باید برگردد...میدونم آدم احساسی هست امیدوارم لایق این همه احساس باشم 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۸ ، ۱۹:۱۲
گل بارون زده بهاری