نوستالژی این روزای من ...

نوستالژی این روزای من ...

صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

مادر شوهر

پنجشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۳۸ ق.ظ

سلام به همگی 

فکر عید فطر داره میاد الان حدود ۵ ساله هر رمضان به تباه شدن تمام سالهای عمرم در رمضان فکر میکنم 

معده درد بدی دارم 

و از مادر شوهر ناراحت که چرا حرفاشو مستقیم به من نمیگه و پدرشوهر و بنی رو ب جون من میندازه...

خواستم برم بهش بگم رفتارشو عوض کنه بعد ب این نتیجه رسیدم بعد ۶۲ سال زندگی چ انتظار بیهوده ای دارم...

ب بنی گفته به چنور بگو چیزای ناراحت کننده برام تعریف نکنه اعصابم خرد میشه  این در حالی بود مرگ دختر عمه جوونم مریضی خواهر زاده م سقوط دراور رو برادر زادم و تصادف دومادمون رو براش هیچ وقت تعریف نکردم که ناراحت نشه و این همه اتفاق شوک آور در دو روز رخ داد. 

خودش باعث میشه فاصله بینمون زیاد شه 

البته پدر شوهرمم ازم خواسته درباره مسافرت هام با مادر شوهرم  صحبت نکنم چون ناراحت میشه که چرا خودش جایی نرفته. 

خلاصه کلام کلافه شدم از این آدم نارفیق 

امیدوارم زود بتونیم مستقل شیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۵:۳۸
گل بارون زده بهاری

آدم فضولا

جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۵۶ ق.ظ

آدم جرات نداره یه استوری بزاره یا یه ریپلای کنه روی استوری بقیه 

سیل فضولی ها و سوالهای پشت سر دوستان جاری میشه 

خب اخه چرا دوست عزیز ...

مگه من اینقدر فضول بودم سر زندگی شما 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۵:۵۶
گل بارون زده بهاری

مهمانی خواهر شوهر

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۹:۰۷ ق.ظ

امروز خونه خواهر شوهر دعوت بودیم. خیلی خوش گذشت و حیاتشون سرسبز و بساط کباب ب راه بود...

جاری دیر اومد 

خونه خواهر شوهر موش داشت موش هایی که در یک اتاق محصور شده بودن 

جاری بعلت داشتن وسواس چیزی نخورد البته بهش حق میدم (بهونه آورد که سیر هست) . خیلی اسم موش آوردن،  اگه خونه پدری بود حتما عوق میزدم ولی سعی کردم از این اداها نیام و به چندش بودن موش فکر نکنم ...

سعی کردم هوای خواهر شوهر رو بیش از جاری داشته باشم ولی خب خیلی نچسبه و نمیشه باهاش دوست شد جاری با همه خودشیفتگیش قابل تحمل تره ولی روابط صمیمانه با جاری دور از سیاست یک زن عاقل هست و صمیمی ترین زن در آمریکا به من مادر شوهر هست. حداقل مطمئنم بخاطر پسرش منفعت منو میخواد و کمتر رقابت می کنه .

خواهر شوهر و شوهرش خیلی با هم مشکل دارن و شوخی و جدی همو ضایع می کنند، می ترسم از روزی که من و بنی اینطوری بشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۰۷
گل بارون زده بهاری

دل گرفتگی ۲

دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۳۸ ق.ظ

دلم بسی گرفته 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۳۸
گل بارون زده بهاری

ایران جان

چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۱۳ ب.ظ

شرمندم ایران جان ولی هیچ نوع حس وطن پرستی بهت ندارم 

حیف اون ۳۲ سال زندگی از عمرم که اونجا هدر دادم 

شرمندم ایران جان ولی دلتنگت نشدم 

هنوز هم وقتی بهت فکر میکنم از فرط عصبانیت بدنم میلرزه 

به خود ببال که سرزمین نامرد پرور و دزد پروری 

به خود ببال همه دانشجوهای شریف از اول دنبال مهاجرت هستن از بس متخصصی تو فراری دادن آدما....

شرمندم ولی حتی نسبت به قراردادت با چین احساس مخالف یا موافقتی نداشتم 

شرمنده م از مردم دو روت خیلی خسته م ...

شرمنده باش از همین راه دور هنوزم وقتی به زندگی تو ایرانم فکر میکنم

دوست دارم اسمشو بزارم سالهای بر باد رفته و هنوزم منو غمگین می کنی و عصبانی ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۱۳
گل بارون زده بهاری

اختلال

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۵:۱۷ ق.ظ

اختلال های روحی روانی شوخی نیستن. شخص رو به معنی واقعی فلج می کنن 

و اگر مطالعه ما در مورد انواع روان ها زیاد باشه راحت تر میشه با آدما کنار اومد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۰ ، ۰۵:۱۷
گل بارون زده بهاری

لطف گمنام

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۰۶:۵۰ ق.ظ

بعضی وقتا یه غریبه هایی هستن که تو از وجود شون خبر نداری ولی بهت لطف بزرگی می کنن خودتم خبر نداری...

مثلا در جریان اولین دوس پسر زندگیم خب متاسفانه ایشون بمن خیانت کرد البته من هم تمایلی ب ازدواج با ایشون نداشتم ب علت نداشتن شرایط مالی مناسب باهاشون

تصمیم ب کات کردن داشتم شایدم اون موقع تو بحران روحی بودم که دلم تنهایی میخواست.

وقتی سربازی کرمانشاه افتاد،  بارها و بارها از من میخواست برم کرمانشاه دیدنش و منم میدونستم وارد رابطه با شخص جدیدی شده و هیچ وقت اینو قبول نکردم چون می ترسیدم دوباره اون احساسات خاموش روشن شه ....و نامردی بود به اون دختر و دوس پسر هم ارزش نداشت چون یه بار من رورها کرده بود و نمیخواستم این بازی رو ادامه بدم...

و اینکه چون با یکی دیگه دوست شده بود با اینکه خیلی میخواستمش ولی از چشمم افتاده بود .

هیچ وقت قضیه خیانتش رو نتونستم ثابت کنم و او همیشه انکار کرد و گفت چند ماه بعد از خداحافظی با تو با فلانی دوست شدم 

ولی دروغ گفت چون امروز پیج خانمش رو چک کردم تاریخ آشنایی شون خیلی قبل تر از کات کردن یا من بود شاید یه سال یا بیشتر ، و من خیلی ممنونم از اون دختر که یک خائن دروغگو رو از زندگی من برد بیرون. 

فقط این دختر خیلی خوشگله و من موندم من تو اون شرایط بحران روحی و اقتصادی از دست دادن پدر مادر کمتر از یکسال ، حاضر نشدم زنش بشم این چطوری حاضر شده،  و اینکه دقیقا چند سال بعد از سالگرد آشنایی اونا دقیقا تو همون تاریخ من با بنی آشنا شدم یعنی کرک به بدنم نموند .از اینکه خدا یا کائنات برای من اینقدر خوب جبران کرده، شاید خدا در این مورد انتقام خیانت نگرفته ولی در عوض یه عشق رویایی و مهاجرت ب سرزمینی که آرزوی خیلیاست برای من رخ داد ...

عاشقتم سرزمین زیبای من آمریکا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۰ ، ۰۶:۵۰
گل بارون زده بهاری

Level

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۱۵ ق.ظ

سلام به خودم ...

هفته پیش اولین دوز واکسن فایزر رو زدم و هنوز بازوم و کتفم و مچ دستم‌ درد می کنه 

اعصابم از یه سری داستان های گذشته خرد هست...

و خاله بنیامین که شبیه خواننده های عربه مهمونمونه ، آدمای خوبی ان اما خیلی خودشونو باکلاس می بینن و مثلا حتی از دیدن فیلم نون خ حالشون بهم میخوره و حس می کنند level شون میاد پایین و فقط فیلم های جم تی وی .

و یا مثلا یکی از فامیل هاشون یکی از اتاق های خونه شو جاجیم و گلیم پشتی و بالشت گذاشته ب یاد ایران، و تو جمع خانوادگی شون طرف رو مسخره کردن و گفتن خیلی عربه ، منم گفتم اتفاقا کار قشنگی کرده چوک اون وسایل سنتی بخشی از هویتشه،  امیدوارم زندگی در غربت هویت من رو از من نگیره. 

و چیز دیگه ای که رو مخمه انگلیسی صحبت کردن‌ با بچه هاشون هست طوری بچه بزرگ هاشون فارسی صحبت کردن مشکل دارن. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۰ ، ۰۱:۱۵
گل بارون زده بهاری

سفر به ماه

چهارشنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۴:۴۱ ق.ظ

یه آقای میلیاردر ژاپنی برای سفر به ماه و اقامت یک هفته ای در هتل فضایی برای ده نفر بلیت خرید(هزینه تور ماه پنج میلیون دلار )

و یه قرعه کشی راه انداخت که اون ده نفر رو انتخاب کنه ،  منم ثبت نام کردم مرحله دوم باید یه سوال جواب میدادی مهم ترین هدف زندگیت چیه و این سفر چ کمکی به هدفت میکنه 

که بنیامین اجازه نداد مرحله دوم ثبت نام کنم گفت من نمیزارم تنهایی هیچ جا بری و ازم خواهش کرد ادامه ندم 

و الان کلی غصه خوردم چرا این فرصت رو از دست دادم ...

چرررررررا 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۰ ، ۰۴:۴۱
گل بارون زده بهاری

خاله شوهر

سه شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۹، ۰۱:۵۳ ق.ظ

خاله همسرم قراره حدود ۲۵ مارچ بیان ایالت ما،  بنیامین بخاطر نگرانیش از برخورد ناشایست خاله ش (اینکه تکه ای بپرونه یا حرفی بزنن که من ناراحت شم ) میخواد من اون چند روز رو هتل بگذرونیم هر چند من این کار رو ناشی از ضعف میدونم و ترجیح میدم تو خونه بمونیم ولی باز هم بخاطر اینکه اینهمه به فکر اینه من ناراحت نشم و تو این اوضاع ن چندان خوب اقتصادی مون میخواد اون چند روز هتل رو بگذرونیم برای بار هزازم عاشقش شدم...

پی نوشت: اونایی که از قدیم منو دنبال میکنن میدونن حدودا ۶  سال قبل بخاطر بی معرفتی و خیانت یه آدم تو دورانی که پدرم و مادرم رو از دست دادم و خیانت شخص دوم در دورانی که برادرم با مرگ دست و پنجه ترم میکرد روح من عملا به یک ویرانه تبدیل شده بود و داشتم به بیراهه میرفتم....

الان اگه میشد از اون دو شخص تشکر میکردم که باعث شدن من با تمام چالش های پیش روم در زندگیم احساس خوشبختی و آرامش کنم ...دمتون گرم که رفتید و باعث شدید با یه فرشته مهربون به اسم بنیامین ازدواج کنم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۱:۵۳
گل بارون زده بهاری