حقیقت دوری
سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۵۱ ب.ظ
سلام ...
گاهی به خودم فحش میدم میگم ایکاش با به همشهری خودم ازدواج می کردم که درد دوری به استخوان درد و تب و بی حالی نرسه...
بنیامین هم بدتر از من هست
اصلا کارجدیدش رو دوست نداره با وجود اینکه در آمدش از کار قبلیش خیلی بیشتره میخواد از کار جدید هم لفت بده، فک کنم اونم بازه تحملش اومده پایین
امروز پیام داد حالم خوب نیس منم گفتم چی شده ، گفت کارم رو دوست ندارم
گفتم بیا بیرون و دنبال کاری باش که دوسش داشتی تا بتونی پیشرفت کنی...
الان چیزی که خوشحالم میکنه دیدار خواهرم بعد از ۴ سال هست و جمعه می خواد برگرده، خیلیذوق زده م ...
۹۸/۰۵/۲۹