نوستالژی این روزای من ...

نوستالژی این روزای من ...

صدا کن مرا

صدای تو خوب است

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

غرغر

چهارشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۲۷ ب.ظ
امروز 5 امین سالگرد فوت مادرم بود ...
یادمه فقط دوست داشتم زمان بگذره به نرخ سال , چقدر دوست داشتم سه چهار سال زود بگذره و بتونم کنار بیام ...
خیلی بهتر شدم اما بیماری و مرگ برادرم , دوباره همه چیو تداعی کرد , یه جورایی انگار دوباره رفتم سر جای اولم. ..
گاهی وقتا تو آینه از روی خودم خجالت می کشم بخاطر اینهمه غم و غصه(مث الان )
باورم نمیشه 30 سالم شد ...
امروز رفتم بیرون , تو خیابون که راه می رفتم چشمم خورد به یه جایی که به صورت عمده دوغ و نوشابه و لوازم یه بار مصرف می فروختن , یاد نهار روز عزا افتادم , از کوفت بدتره, مجبوری بخوری تا بهت گیر ندن...
خوشحالم که بنیامین نامی تو زندگیم هست شاید به اعجاز عشق اون هست که اینهمه آروم و معصوم شدم ...
براستی یک رابطه مثل شمشیر دو لبه س 
ممکنه یه رابطه ناقص هرزگی روح و ذهن بیاره 
و اگر سالم باشه پایداری روح و معصومیت گمشده اون روح بدست بیاد
خدایا منو ببخش ,حافظه م خوبه ,خاطرات تلخ زندگیم پاک نشدن
خاطرات خوبمو زیاد کن 
امین 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۱۹
گل بارون زده بهاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی