خانواده مون
خانواده 8 نفری ما
پدر و مادرم که فوت شدن
خواهر کوچکم دوسال پیش رفت آلمان
و برادرم که امیدی به زنده موندنش نیس
خیلی بده همیشه منتظر مردن باشه ,متاسفانه مرگ تو خونواده ما آسان نیس
مرگ همراه با رنج نباشه انجام نمیشه
الان من موندم و دو خواهر و یک برادر
نمی دونم ما 4 نفر تا کی با همیم ...
البته من فقط با خواهر کوچکم زندگی می کنم
خدایا سرطان رو به هیچ کس نده
خدایا بهم قدرت بده خودم و دیگران رو ببخشم
خدایا دلم برای مادرم خیلی تنگ شده
به روحش آرامش بده
خدایا تنهایی فقط مال تواه,خودت می دونی این روزا چقدر تنهام
چقدر استرس دارم
به هر چیزی چنگ میزنم از این وضعیت نجات پیدا کنم
نمی گم الان اوضاعم بده ولی دوست داشتم ثابت بشم
نمی خوام الکی و اجباری ازدواج کنم
می خوام منطقی و مطمئن دل بدم
خدایا کاری کن برم آلمان برای همیشه
راحت بشم از طرفی نمی تونم خواهرم رو جا بزارم 😐
از طرفی پایان نامه م مونده